Marketmar·kit
- عمومی
به معنی بازار
محلی برای خرید و فروش کالا.
- مثال
- They went to the market to buy fruit.
- ترجمه
- آنها برای خرید میوه به بازار رفتند.
کلمه Market و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی بازار
محلی برای خرید و فروش کالا.
کلمه Market و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی اعلام کردن
بیان عمومی اطلاعات یا تصمیمی جدید.
به معنی سازمان
نهادی که وظایف خاصی را انجام میدهد.
به معنی خشونتآمیز
استفاده از زور یا خشونت شدید.
به معنی مادر
والد مونث یک کودک.
به معنی ترکیب
ادغام چندین عنصر با هم.
به معنی ضربه
عمل وارد کردن ضربه یا اقدام ناگهانی.