Marketmar·kit
- عمومی
به معنی بازار
محلی برای خرید و فروش کالا.
- مثال
- They went to the market to buy fruit.
- ترجمه
- آنها برای خرید میوه به بازار رفتند.
کلمه Market و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی بازار
محلی برای خرید و فروش کالا.
کلمه Market و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی دادگاه تجدیدنظر
دادگاهی که تصمیمات دادگاههای پایینتر را بررسی میکند.
به معنی ساده و واضح
عملی که به آسانی قابل درک و بدون پیچیدگی است.
به معنی روشن کردن
آگاه کردن یا توضیح چیزی برای دیگران.
به معنی آسمان
فضای بالای زمین که ابرها و ستارگان در آن دیده میشوند.
به معنی غرامت
تعهد به جبران خسارتهای وارده به طرف دیگر.
به معنی باقی ماندن
ادامه دادن یا ماندن در یک وضعیت.