Fulfilfuhl·fil
- حقوقی
به معنی انجام دادن تعهد
برآوردن یا انجام تعهدات یا مسئولیتها.
- مثال
- The company failed to fulfil its contractual obligations.
- ترجمه
- شرکت در انجام تعهدات قراردادی خود کوتاهی کرد.
کلمه Fulfil و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.