Kingking

  • عمومی

به معنی پادشاه

حاکم یک کشور یا قلمرو.

مثال
The king ruled wisely.
ترجمه
پادشاه با حکمت سلطنت کرد.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»