Towntown
- عمومی
به معنی شهر
منطقهای کوچکتر از شهر بزرگ با جمعیت متوسط.
- مثال
- They live in a small town.
- ترجمه
- آنها در یک شهر کوچک زندگی میکنند.
به معنی شهر
منطقهای کوچکتر از شهر بزرگ با جمعیت متوسط.
به معنی دامنه
محدوده یا میزان یک چیز.
به معنی میوه
بخشی از گیاه که خوراکی و معمولاً شیرین است.
به معنی هوا
جو اطراف زمین که تنفس میکنیم.
به معنی پزشک
فردی که بیماریها را درمان میکند.
به معنی قاعده (فعل)
حکم کردن یا کنترل کردن.
به معنی حضور
شرکت کردن در یک جلسه یا رویداد.