Journeyjur·nee
- عمومی
به معنی سفر
حرکت از یک مکان به مکان دیگر.
- مثال
- Their journey was long but exciting.
- ترجمه
- سفرشان طولانی اما هیجانانگیز بود.
کلمه Journey و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی سفر
حرکت از یک مکان به مکان دیگر.
کلمه Journey و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی مسئولیت
تعهد قانونی برای جبران خسارت.
به معنی گوش دادن
توجه به صداها یا سخنان.
به معنی فرعی
شرکتی که تحت کنترل یک شرکت مادر عمل میکند.
به معنی تعیین کردن
مشخص کردن یا تصمیمگیری در مورد یک موضوع.
به معنی کلاهبرداری
عمل نادرست عمدی برای فریب و کسب سود ناعادلانه.
به معنی اجرا کردن
وادار کردن به رعایت قوانین یا مقررات.