Jobjob
- عمومی
به معنی شغل
فعالیتی که برای درآمد انجام میشود.
- مثال
- He has a new job in the city.
- ترجمه
- او شغل جدیدی در شهر دارد.
کلمه Job و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی شغل
فعالیتی که برای درآمد انجام میشود.
کلمه Job و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی ردیابی
عمل ردیابی یا پیگیری یک رویداد، عمل یا اثر قانونی.
به معنی صلاحیت قضایی
اختیارات قانونی یک دادگاه یا مقام قضایی برای رسیدگی به یک دعوی.
به معنی پسر
کودک یا جوان مذکر.
به معنی پایین
در ارتفاع کم.
به معنی موازی
چیزهایی که در یک راستا بدون تقاطع حرکت میکنند.
به معنی بازرگانی
فعالیتهای مرتبط با خریدوفروش کالا یا خدمات.