Jobjob
- عمومی
به معنی شغل
فعالیتی که برای درآمد انجام میشود.
- مثال
- He has a new job in the city.
- ترجمه
- او شغل جدیدی در شهر دارد.
به معنی شغل
فعالیتی که برای درآمد انجام میشود.
به معنی گفتگو
گفتگو یا تبادل نظر بین دو یا چند طرف.
به معنی فصل
بخشی از سال مانند بهار یا زمستان.
به معنی اولیه
نخستین یا اصلیترین چیزی که در نظر گرفته میشود.
به معنی مانع
چیزی که مانع پیشرفت یا موفقیت میشود.
به معنی پنجره
دهانهای در دیوار برای نور یا تهویه.
به معنی شرح
تعریف یا توضیح مشخصات چیزی.