Firmlyfurm·lee
- حقوقی
به معنی محکم
با قدرت و ثبات.
- مثال
- The lawyer firmly argued the client’s case.
- ترجمه
- وکیل به صورت قاطع از پرونده موکل دفاع کرد.
کلمه Firmly و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی محکم
با قدرت و ثبات.
کلمه Firmly و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی عشق
احساس عمیق محبت یا وابستگی.
به معنی نفت
مایعی برای سوخت یا آشپزی.
به معنی راه
مسیر یا روش انجام چیزی.
به معنی کوتاه
دارای طول کم.
به معنی پایه
مبانی یا اصول اساسی که چیزی بر اساس آن ساخته میشود.
به معنی جایگزین
گزینهای دیگر بهجای چیزی.