Firmlyfurm·lee
- حقوقی
به معنی محکم
با قدرت و ثبات.
- مثال
- The lawyer firmly argued the client’s case.
- ترجمه
- وکیل به صورت قاطع از پرونده موکل دفاع کرد.
کلمه Firmly و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی محکم
با قدرت و ثبات.
کلمه Firmly و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی اختیار قانونی
آزادی در انتخاب یا تصمیمگیری.
به معنی بلند
دارای طول زیاد.
به معنی روش
شیوه یا طریقه انجام کاری.
به معنی سفر
حرکت از یک مکان به مکان دیگر.
به معنی خبر
اطلاعات جدید درباره رویدادها.
به معنی محدود کردن
جلوگیری از انجام یا کنترل چیزی.