Independentin·di·pen·duhnt
- حقوقی
به معنی مستقل
وابسته به خود و بدون نیاز به دیگران.
- مثال
- An independent body was assigned to investigate the case.
- ترجمه
- یک نهاد مستقل برای بررسی پرونده منصوب شد.
کلمه Independent و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.