Executionek·suh·kew·shuhn
- حقوقی
به معنی اجرا
عمل انجام یا پیادهسازی چیزی.
- مثال
- The execution of the contract began after both parties signed.
- ترجمه
- اجرای قرارداد پس از امضای هر دو طرف آغاز شد.
به معنی اجرا
عمل انجام یا پیادهسازی چیزی.
به معنی حقوق عرفی
سیستم حقوقی مبتنی بر رویههای قضایی و نه قوانین مدون.
به معنی مجلس
نهادی که قوانین را وضع میکند.
به معنی عادلانه
بر اساس انصاف و عدالت.
به معنی شادی
احساس خوشحالی شدید.
به معنی حاکمیت
قدرت مطلق و قانونی یک دولت در سرزمین خود.
به معنی ایمان
باور قوی یا اعتماد به کسی یا چیزی.