Legislaturelej·is·ley·cher
- حقوقی
به معنی مجلس
نهادی که قوانین را وضع میکند.
- مثال
- The legislature passed a bill to reform tax laws.
- ترجمه
- قوه مقننه لایحهای برای اصلاح قوانین مالیاتی تصویب کرد.
به معنی مجلس
نهادی که قوانین را وضع میکند.
به معنی ناوبری
حرکت قایق یا کشتی در آب.
به معنی موضوع
موضوع یا ایدهای که در یک بحث یا اثر هنری مورد توجه است.
به معنی بشقاب
ظرفی صاف برای سرو غذا.
به معنی کوتاه
دارای طول کم.
به معنی مجرم
کسی که عمل خلاف قانون انجام داده است.
به معنی قانونی یا بر اساس قانون
مربوط به قوانین یا مقررات تصویبشده.