Witnesswit·ness
- حقوقی
به معنی شاهد
فردی که واقعهای را مشاهده کرده و درباره آن گواهی میدهد.
- مثال
- The witness testified about the events leading up to the incident.
- ترجمه
- شاهد درباره رویدادهای منتهی به حادثه شهادت داد.
به معنی شاهد
فردی که واقعهای را مشاهده کرده و درباره آن گواهی میدهد.
به معنی آشیانه
محلی که پرندگان برای تخمگذاری میسازند.
به معنی محدودکننده
چیزی که آزادی را محدود میکند.
به معنی مدرسه
محلی برای آموزش و یادگیری.
به معنی بهصورت کارکردی
مرتبط با کاربرد عملی.
به معنی چارچوب
ساختار یا قالبی برای طرح یا برنامه.
به معنی موتور
دستگاهی برای تولید انرژی.