Cupkup
- عمومی
به معنی فنجان
ظرفی کوچک برای نوشیدن مایعات.
- مثال
- She drank tea from a cup.
- ترجمه
- او از یک فنجان چای نوشید.
به معنی فنجان
ظرفی کوچک برای نوشیدن مایعات.
به معنی دستور قضایی
حکمی که یک طرف را از انجام یک عمل باز میدارد.
به معنی حصار
سازهای برای جداسازی یا محافظت.
به معنی آسانسور
دستگاهی برای جابهجایی بین طبقات.
به معنی طناب
نخی محکم برای بستن یا کشیدن.
به معنی قدیمی
دارای سن یا قدمت زیاد.
به معنی ادراک
عمل دریافتن یا درک کردن چیزی از طریق حس یا فکر.