Costkawst
- حقوقی
به معنی هزینه
مبلغ یا بهایی که باید پرداخت شود.
- مثال
- The cost of litigation can be quite high.
- ترجمه
- هزینههای دادرسی میتواند بسیار زیاد باشد.
کلمه Cost و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی هزینه
مبلغ یا بهایی که باید پرداخت شود.
کلمه Cost و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی بازی
فعالیتی برای سرگرمی یا رقابت.
به معنی استثنا
مواردی که از تعهدات یا پوشش قراردادی مستثنی شدهاند.
به معنی مکان
نقطه یا منطقهای خاص.
به معنی خیابان
مسیر عمومی در شهر برای تردد.
به معنی برابر
وضعیت برابر بودن در حقوق یا فرصتها.
به معنی مسئولیتپذیری
پاسخگویی نسبت به اعمال یا تصمیمات.