Bottlebot·l
- عمومی
به معنی بطری
ظرفی برای نگهداری مایعات.
- مثال
- She filled the bottle with water.
- ترجمه
- او بطری را با آب پر کرد.
به معنی بطری
ظرفی برای نگهداری مایعات.
به معنی طرف عملی
طرفی که در یک اقدام یا قرارداد مشارکت دارد.
به معنی اختصاص
اختصاص دادن چیزی برای استفاده خاص.
به معنی بهطور دقیق
با دقت بالا و وضوح کامل.
به معنی بهجای
به معنای اینکه چیزی یا کسی بهجای چیز دیگری ترجیح داده میشود.
به معنی یخ
آب منجمد شده به حالت جامد.
به معنی محافظت کردن
حفاظت یا دفاع از چیزی.