Bottlebot·l
- عمومی
به معنی بطری
ظرفی برای نگهداری مایعات.
- مثال
- She filled the bottle with water.
- ترجمه
- او بطری را با آب پر کرد.
کلمه Bottle و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی بطری
ظرفی برای نگهداری مایعات.
کلمه Bottle و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی جبران
وسیلهای برای اصلاح یا جبران یک تخلف قانونی.
به معنی حکم
دستور قانونی صادرشده توسط دادگاه.
به معنی دریافت کردن
به دست آوردن یا کسب چیزی.
به معنی چشم
عضوی برای دیدن.
به معنی خانه
محلی برای سکونت یا زندگی افراد.
به معنی آینه
سطحی برای بازتاب تصویر.