Subpoenasuh·pee·nuh
- حقوقی
به معنی احضاریه
دستور قضایی برای حضور در دادگاه یا ارائه اسناد.
- مثال
- The lawyer served a subpoena to the witness to appear in court.
- ترجمه
- وکیل به شاهد برای حضور در دادگاه احضاریه تحویل داد.
به معنی احضاریه
دستور قضایی برای حضور در دادگاه یا ارائه اسناد.
به معنی سخت
به شدت سخت، خشن یا غیرمنصفانه.
به معنی ورشکستگی
وضعیتی که در آن بدهیهای یک فرد یا شرکت بیشتر از داراییهای آن است.
به معنی وظیفه امانتداری
وظیفه قانونی یا اخلاقی برای حفاظت از منافع دیگری.
به معنی قابل قبول
مورد پذیرش یا مناسب.
به معنی سازمان
نهادی که وظایف خاصی را انجام میدهد.
به معنی ارزیابی
سنجش یا تخمین ارزش یا شرایط چیزی.