Arbitratorahr·bih·truh·ter

  • حقوقی

به معنی داور

فردی که در اختلاف به عنوان قاضی بی‌طرف عمل می‌کند.

مثال
An arbitrator was appointed to facilitate the resolution process.
ترجمه
یک داور برای تسهیل روند حل و فصل منصوب شد.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»