Approveuh·proov
- حقوقی
به معنی تأیید
پذیرفتن یا تصویب چیزی.
- مثال
- The committee must approve the proposed changes before implementation.
- ترجمه
- کمیته باید تغییرات پیشنهادی را قبل از اجرای آن تأیید کند.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Accordance withuh·kawr·dns wihth
- حقوقی
به معنی طبق توافق با
انجام یا پیروی از چیزی بر اساس قوانین یا توافق.
- مثال
- All actions must be in accordance with the established law.
- ترجمه
- تمام اقدامات باید مطابق با قوانین تعیین‌شده باشد.
Discriminationdih·skrim·uh·nay·shn
- حقوقی
به معنی تبعیض
رفتار ناعادلانه بر اساس عوامل خاص.
- مثال
- Discrimination is prohibited under constitutional law.
- ترجمه
- تبعیض تحت قانون اساسی ممنوع است.
Gategayt
- عمومی
به معنی دروازه
ورودی بزرگ یا حصار.
- مثال
- The gate was locked at night.
- ترجمه
- دروازه در شب قفل بود.
Coffeekaw·fee
- عمومی
به معنی قهوه
نوشیدنی تهیه‌شده از دانه‌های برشته.
- مثال
- She drinks coffee every morning.
- ترجمه
- او هر صبح قهوه می‌نوشد.
Pillowpil·oh
- عمومی
به معنی بالش
وسیله‌ای نرم برای استراحت سر.
- مثال
- The pillow was soft and comfortable.
- ترجمه
- بالش نرم و راحت بود.
Assignmentuh·sine·muhnt
- حقوقی
به معنی انتقال
واگذاری حق یا مسئولیت به دیگری.
- مثال
- The assignment transferred ownership of the property to the buyer.
- ترجمه
- واگذاری مالکیت ملک به خریدار انتقال یافت.