Accompanyuh·kuhm·puh·nee

  • حقوقی

به معنی همراهی کردن

بودن یا رفتن با کسی.

مثال
The lawyer accompanied the client during the interrogation.
ترجمه
وکیل در طول بازجویی همراه موکل خود بود.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»