Supervisorysoo·per·vahy·zoh·ree
- حقوقی
به معنی نظارتی
مربوط به نظارت یا کنترل بر عملکرد دیگران.
- مثال
- Supervisory roles are crucial in maintaining ethical legal practices.
- ترجمه
- نقشهای نظارتی در حفظ شیوههای اخلاقی قانونی بسیار مهم هستند.
به معنی نظارتی
مربوط به نظارت یا کنترل بر عملکرد دیگران.
به معنی مقیاس یا اندازه
اندازهگیری یا مقایسه کمیت یا کیفیت.
به معنی هدف
دلیل یا انگیزه انجام یک عمل.
به معنی نقض تعهد
عمل یا ترک عملی که خلاف یک تعهد قراردادی یا قانونی است.
به معنی گفتگو
گفتگو یا تبادل نظر بین دو یا چند طرف.
به معنی غرامت
تعهد به جبران خسارتهای وارده به طرف دیگر.
به معنی مدرسه
محلی برای آموزش و یادگیری.