Subsidiarysuhb·sid·ee·er·ee
- حقوقی
به معنی فرعی
شرکتی که تحت کنترل یک شرکت مادر عمل میکند.
- مثال
- The subsidiary agreements support the main contract.
- ترجمه
- قراردادهای فرعی از قرارداد اصلی حمایت میکنند.
به معنی فرعی
شرکتی که تحت کنترل یک شرکت مادر عمل میکند.
به معنی کافی
به مقدار لازم یا مطلوب.
به معنی متنوع
مربوط به موارد یا موضوعات متفاوت یا مختلف.
به معنی بررسی لازم
ارزیابی دقیق پیش از ورود به یک معامله یا قرارداد.
به معنی تحمیل کردن
اعمال چیزی با زور یا اجبار.
به معنی فعالیت
عملی که به هدف خاصی اختصاص دارد.
به معنی نصاب
حداقل تعداد اعضای حاضر برای تصمیمگیری قانونی.