Subsidiarysuhb·sid·ee·er·ee

  • حقوقی

به معنی فرعی

شرکتی که تحت کنترل یک شرکت مادر عمل می‌کند.

مثال
The subsidiary agreements support the main contract.
ترجمه
قراردادهای فرعی از قرارداد اصلی حمایت می‌کنند.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»