Sub-sellsuhb·sel
- حقوقی
به معنی زیر فروش
فروختن کالا به دیگران پس از خرید آن.
- مثال
- The company decided to sub-sell its excess inventory to other retailers.
- ترجمه
- شرکت تصمیم به فروش مجدد موجودی اضافی خود به سایر خرده‌فروشان گرفت.
«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»
Flowerflow·er
- عمومی
به معنی گل
بخشی از گیاه با رنگ و عطر.
- مثال
- She planted flowers in the garden.
- ترجمه
- او در باغ گل کاشت.
Oldohld
- عمومی
به معنی قدیمی
دارای سن یا قدمت زیاد.
- مثال
- The house is old but beautiful.
- ترجمه
- خانه قدیمی اما زیباست.
Taxtaks
- حقوقی
به معنی مالیات
مبلغی که به دولت پرداخت می‌شود.
- مثال
- Tax regulations must be complied with to avoid penalties.
- ترجمه
- قوانین مالیاتی باید رعایت شوند تا از جریمه‌ها جلوگیری شود.
Traditionaltruh·dish·nuhl
- حقوقی
به معنی سنتی
وابسته به رسوم یا عادات کهن.
- مثال
- Traditional practices were integrated into modern legal frameworks.
- ترجمه
- روش‌های سنتی در چارچوب‌های حقوقی مدرن ادغام شدند.
Menacingmen·uh·sing
- حقوقی
به معنی تهدیدآمیز
نشان‌دهنده رفتار یا گفتار خطرناک.
- مثال
- The suspect was arrested for making menacing threats.
- ترجمه
- متهم به دلیل تهدیدهای ترسناک دستگیر شد.
Verifyver·uh·fahy
- حقوقی
به معنی تأیید کردن
عمل تأیید یا تصدیق صحت یک اطلاعات یا سند.
- مثال
- You should verify all the facts before proceeding with the case.
- ترجمه
- شما باید تمام حقایق را قبل از ادامه پرونده تأیید کنید.