Approachuh·proach

حقوقی

به معنی رویکرد

روش یا نگرش به یک مسئله.

مثال: The court adopted a new approach to resolve the issue.
ترجمه: دادگاه رویکرد جدیدی برای حل موضوع اتخاذ کرد.

کلمه Approach و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»

Standingstan·ding
- حقوقی
به معنی موقعیت
وضعیت یا اعتبار فرد در جامعه یا در قانون.
مثال
The lawyer’s standing in the legal community is well-respected.
ترجمه
اعتبار وکیل در جامعه حقوقی بسیار مورد احترام است.
Cowkow
- عمومی
به معنی گاو
حیوانی بزرگ که شیر تولید می‌کند.
مثال
The cow was grazing in the field.
ترجمه
گاو در دشت چرا می‌کرد.
Assaultuh·sawlt
- حقوقی
به معنی حمله یا تعرض
استفاده از خشونت یا تهدید برای آسیب رساندن به دیگران.
مثال
The defendant was charged with assaulting a police officer.
ترجمه
متهم به ضرب و شتم یک افسر پلیس متهم شد.
Reciprocityree·craw·pruh·suh·tee
- حقوقی
به معنی معامله به مثل
تعاملی که بر پایه توازن و عدالت است.
مثال
Reciprocity is a key principle in international treaties.
ترجمه
اصل مقابله به مثل یک اصل کلیدی در معاهدات بین‌المللی است.
Trademarktrayd·maark
- حقوقی
به معنی علامت تجاری
نشانه‌ای که محصولات یا خدمات یک شرکت را از دیگران متمایز می‌کند.
مثال
The logo was registered as a trademark to protect the brand.
ترجمه
لوگو به عنوان علامت تجاری ثبت شد تا از برند محافظت کند.
Relevantrel·uh·vuhnt
- حقوقی
به معنی مرتبط
مرتبط با موضوع یا شرایط خاص.
مثال
The lawyer referred to relevant sections of the law.
ترجمه
وکیل به بخش‌های مرتبط قانون استناد کرد.