Reassertree·uh·sert

  • حقوقی

به معنی بازآوری

احیای دوباره چیزی که از بین رفته است.

مثال
The prosecutor reasserted the charges during the hearing.
ترجمه
دادستان در جلسه دادرسی اتهامات را مجدداً تأیید کرد.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»