Obstructionuhb·struk·shuhn
- حقوقی
به معنی مانع
چیزی که جلوی انجام یک کار را میگیرد.
- مثال
- Obstruction of justice is a serious offense.
- ترجمه
- مانعتراشی در اجرای عدالت یک جرم جدی است.
به معنی مانع
چیزی که جلوی انجام یک کار را میگیرد.
به معنی تنوع
وجود تغییرات یا اختلاف در شرایط، قیمتها یا وضعیتها.
به معنی مفروض داشتن
ایجاد یا تصور ایدهای در ذهن.
به معنی اختصاص
اختصاص دادن چیزی برای استفاده خاص.
به معنی ضد انحصار
قوانینی که به محدود کردن انحصارهای تجاری میپردازند.
به معنی ورشکستگی
وضعیتی که در آن بدهیهای یک فرد یا شرکت بیشتر از داراییهای آن است.
به معنی انسجام
هماهنگی یا ارتباط منطقی بین اجزا.