Imprisonmentim·priz·uhn·muhnt
- حقوقی
به معنی حبس
نگهداشتن فرد در بازداشتگاه بهعنوان مجازات.
- مثال
- The sentence included imprisonment for five years.
- ترجمه
- حکم شامل حبس به مدت پنج سال بود.
کلمه Imprisonment و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.