Kitchenkit·chn

  • عمومی

به معنی آشپزخانه

محلی برای پخت‌وپز.

مثال
They remodeled the kitchen.
ترجمه
آن‌ها آشپزخانه را بازسازی کردند.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»