Kitchenkit·chn
- عمومی
به معنی آشپزخانه
محلی برای پختوپز.
- مثال
- They remodeled the kitchen.
- ترجمه
- آنها آشپزخانه را بازسازی کردند.
کلمه Kitchen و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی آشپزخانه
محلی برای پختوپز.
کلمه Kitchen و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی پیشبینی
پیشبینی وقوع یک رویداد.
به معنی کتاب
وسیلهای برای ثبت و انتقال اطلاعات به صورت نوشته یا چاپ.
به معنی همخوانی یا تطابق
هماهنگی یا توافق بین عناصر مختلف.
به معنی کوچک
دارای اندازه یا حجم کم.
به معنی شهادت
اظهاراتی که یک شاهد ارائه میدهد.
به معنی معلم
فردی که دانش یا مهارت را آموزش میدهد.