Keykee
- عمومی
به معنی کلید
وسیلهای برای باز کردن قفل.
- مثال
- She found the key under the mat.
- ترجمه
- او کلید را زیر پادری پیدا کرد.
به معنی کلید
وسیلهای برای باز کردن قفل.
به معنی بیان
بروز یا نمایش چیزی بهطور واضح.
به معنی صریح
بیان مستقیم و شفاف چیزی.
به معنی تجاوز
ورود غیرمجاز به ملک یا دارایی دیگران.
به معنی مشتق شدن از
نشأت گرفته یا گرفته شده از چیزی.
به معنی تسویه
حل و فصل اختلافات بدون مراجعه به دادگاه.
به معنی اضافه
میزان یا مقدار بیشتری از حد مجاز.