Contingencykuhn·tin·juhn·see
- حقوقی
به معنی شرط احتمالی
رویدادی که ممکن است تحت شرایط خاص رخ دهد.
- مثال
- A contingency plan was established in case of unexpected events.
- ترجمه
- یک طرح پشتیبان برای موارد غیرمنتظره تهیه شد.
کلمه Contingency و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.