Contingencykuhn·tin·juhn·see

  • حقوقی

به معنی شرط احتمالی

رویدادی که ممکن است تحت شرایط خاص رخ دهد.

مثال
A contingency plan was established in case of unexpected events.
ترجمه
یک طرح پشتیبان برای موارد غیرمنتظره تهیه شد.

«چند کلمه انگلیسی جدید که می‌توانید امروز یاد بگیرید»