Dutydoo·tee
- حقوقی
به معنی وظیفه
مسئولیتی که برعهده فرد گذاشته شده است.
- مثال
- Duty to report fraud lies with the auditors.
- ترجمه
- مسئولیت گزارش تقلب بر عهده حسابرسان است.
کلمه Duty و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی وظیفه
مسئولیتی که برعهده فرد گذاشته شده است.
کلمه Duty و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی شکست مرزها
ایجاد تغییرات نوآورانه.
به معنی انصاف
اصول عدالت که فراتر از قوانین خشک است.
به معنی مقاله
نوشتهای تحلیلی یا تبیینی درباره یک موضوع خاص.
به معنی مجذوب کردن
شیفته یا گرفتار کردن کسی به چیزی.
به معنی جایگزین
گزینهای دیگر بهجای چیزی.
به معنی نسخه
نسخه خاص از یک کتاب یا نشریه.