Doctordok·ter
- عمومی
به معنی پزشک
فردی که بیماریها را درمان میکند.
- مثال
- The doctor checked her health.
- ترجمه
- پزشک سلامتی او را بررسی کرد.
کلمه Doctor و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی پزشک
فردی که بیماریها را درمان میکند.
کلمه Doctor و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی رسیدگی قضایی
فرایند طرح دعوی در دادگاه برای حل یک اختلاف.
به معنی قایق
وسیلهای برای حرکت روی آب.
به معنی قطعی
نهایی و غیرقابل تردید.
به معنی حسن نیت
رفتار صادقانه و بدون قصد فریب.
به معنی بلند
در ارتفاع زیاد.
به معنی همخوانی یا تطابق
هماهنگی یا توافق بین عناصر مختلف.