Deal withdeel with
- حقوقی
به معنی برخورد کردن با
رسیدگی یا مدیریت یک موضوع یا مشکل.
- مثال
- The mediator was brought in to deal with the dispute.
- ترجمه
- میانجی برای حل اختلاف آورده شد.
به معنی برخورد کردن با
رسیدگی یا مدیریت یک موضوع یا مشکل.
به معنی پا
عضوی از بدن برای راه رفتن.
به معنی استثنا
مواردی که از تعهدات یا پوشش قراردادی مستثنی شدهاند.
به معنی زندان
محلی برای نگهداری افراد قانونشکن.
به معنی آسانسور
دستگاهی برای جابهجایی بین طبقات.
به معنی ذینفع
شخصی که از یک قرارداد، وصیتنامه یا امانت بهرهمند میشود.
به معنی بسته
محموله یا بستهبندی کالا.