Enforcementen·fors·muhnt
- حقوقی
به معنی اجرا
عملی که برای اجباری کردن تبعیت از قانون یا حکم صورت میگیرد.
- مثال
- The enforcement of the new law will begin next year.
- ترجمه
- اجرای قانون جدید از سال آینده آغاز میشود.
کلمه Enforcement و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.