Complementkom·pluh·ment
- حقوقی
به معنی تکمیل
چیزی که دیگری را کامل یا بهبود میبخشد.
- مثال
- The two laws complement each other effectively.
- ترجمه
- این دو قانون بهطور مؤثری یکدیگر را تکمیل میکنند.
به معنی تکمیل
چیزی که دیگری را کامل یا بهبود میبخشد.
به معنی بزرگ
دارای اندازه یا حجم زیاد.
به معنی پیشبینی
پیشبینی وقوع یک رویداد.
به معنی فوری
بدون تأخیر یا در اسرع وقت.
به معنی کوه
برآمدگی بزرگ از سطح زمین.
به معنی ایجاد کردن
بهوجود آوردن یا تولید چیزی.
به معنی کلاه
پوششی برای سر.