Carkaar
- عمومی
به معنی خودرو
وسیله نقلیه موتوری برای حملونقل.
- مثال
- He drives a red car to work every day.
- ترجمه
- او هر روز با یک خودروی قرمز به محل کار میرود.
کلمه Car و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی خودرو
وسیله نقلیه موتوری برای حملونقل.
کلمه Car و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی وظیفه
نقش یا وظیفهای که کسی در یک سیستم یا سازمان دارد.
به معنی قاعده (اسم)
مقرراتی که باید رعایت شوند.
به معنی مفروض داشتن
ایجاد یا تصور ایدهای در ذهن.
به معنی حاکم
فردی با قدرت برای مدیریت یا حکومت.
به معنی معقول یا منطقی
بر اساس عقلانیت و منطق.
به معنی نامه
پیام نوشتهشده برای ارتباط.