Boxboks
- عمومی
به معنی جعبه
ظرفی با دیوارههای محکم.
- مثال
- He opened the box to find a gift.
- ترجمه
- او جعبه را باز کرد و هدیهای یافت.
کلمه Box و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی جعبه
ظرفی با دیوارههای محکم.
کلمه Box و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی رای
تصمیم نهایی دادگاه.
به معنی خوردن
مصرف غذا برای تغذیه.
به معنی مانع قانونی
هرگونه محدودیت قانونی بر مالکیت ملک.
به معنی اجتناب کردن
اجتناب از انجام یک عمل یا فعالیت.
به معنی تشکیل دادن
ایجاد یا به وجود آوردن چیزی.
به معنی جهتگیری
تنظیم یا تعیین جهت.