Ballball
- عمومی
به معنی توپ
شیء گرد برای بازی یا ورزش.
- مثال
- The children played with a ball.
- ترجمه
- کودکان با یک توپ بازی کردند.
کلمه Ball و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی توپ
شیء گرد برای بازی یا ورزش.
کلمه Ball و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی قصد داشتن
داشتن نیت یا هدف برای انجام کاری.
به معنی پیوست
سندی که به قرارداد یا توافقنامه اضافه میشود.
به معنی اظهار یا بیان
گفتار یا اظهار رسمی یا غیررسمی.
به معنی دست
عضوی از بدن برای گرفتن اشیا.
به معنی مدرسه
محلی برای آموزش و یادگیری.
به معنی اتهام
ادعایی رسمی درباره رفتار نادرست یا جرم.