Waveweyv
- عمومی
به معنی موج
حرکت نوسانی آب یا هوا.
- مثال
- The waves crashed on the shore.
- ترجمه
- موجها به ساحل برخورد کردند.
به معنی موج
حرکت نوسانی آب یا هوا.
به معنی دادگاه
مؤسسهای که وظیفه رسیدگی به دعاوی حقوقی را دارد.
به معنی قطعی
نهایی و غیرقابل تردید.
به معنی نماینده
کسی که از طرف گروهی عمل میکند.
به معنی سریع
با سرعت زیاد.
به معنی فرماندار خارجی
فرماندار یا مقام قضایی که به مسائل مربوط به اتباع خارجی رسیدگی میکند.
به معنی استفاده از قدرتها
استفاده از اختیارات یا قدرتهایی که به یک مقام یا نهاد داده شده است.