Waveweyv
- عمومی
به معنی موج
حرکت نوسانی آب یا هوا.
- مثال
- The waves crashed on the shore.
- ترجمه
- موجها به ساحل برخورد کردند.
کلمه Wave و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی موج
حرکت نوسانی آب یا هوا.
کلمه Wave و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی بازداشت
گرفتن یا متوقف کردن قانونی یک شخص به دلیل تخلف.
به معنی هواپیما
وسیله نقلیه هوایی.
به معنی گیاه
موجود زندهای که از خاک تغذیه میکند.
به معنی دریاچه
بدنهای از آب شیرین احاطهشده با خشکی.
به معنی قطعی
نهایی و غیرقابل تردید.
به معنی عمومی
مرتبط با همه یا مشترک میان افراد.