Playplay
- عمومی
به معنی بازی
فعالیتی برای سرگرمی یا لذت.
- مثال
- The children play in the park.
- ترجمه
- کودکان در پارک بازی میکنند.
به معنی بازی
فعالیتی برای سرگرمی یا لذت.
به معنی تخت
وسیلهای برای خوابیدن یا استراحت.
به معنی فرعی
شرکتی که تحت کنترل یک شرکت مادر عمل میکند.
به معنی سهلانگاری
عدم رعایت احتیاطهای متعارف که باعث ضرر به دیگران شود.
به معنی تسهیل کردن
آسانتر کردن یا سادهسازی یک فرایند.
به معنی بیطرفی
حالت یا موقعیت بیطرف بودن.
به معنی فرایند
مراحل یا گامهایی برای دستیابی به یک هدف.