Firefayr
- عمومی
به معنی آتش
فرآیندی که گرما و نور تولید میکند.
- مثال
- The fire warmed the room.
- ترجمه
- آتش اتاق را گرم کرد.
کلمه Fire و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی آتش
فرآیندی که گرما و نور تولید میکند.
کلمه Fire و ۷۶۱ کلمه انگلیسی دیگر را تمرین کنید و از خودتان آزمون بگیرید.
به معنی متناسب
مربوط به هر فرد یا مورد خاص.
به معنی دادستان
فردی که نماینده دولت در پروندههای کیفری است و اتهامات را پیگیری میکند.
به معنی بینالمللی
مربوط به روابط یا تعاملات میان کشورها.
به معنی خانه
محلی برای سکونت یا زندگی افراد.
به معنی کتابخانه
محلی برای نگهداری کتابها.
به معنی معقول یا منطقی
بر اساس عقلانیت و منطق.