Confirmkuhn·firm
- حقوقی
به معنی تأیید کردن
اثبات یا اعلام صحت چیزی.
- مثال
- The judge confirmed the validity of the agreement.
- ترجمه
- قاضی اعتبار توافق را تأیید کرد.
به معنی تأیید کردن
اثبات یا اعلام صحت چیزی.
به معنی تلاش کردن
تلاش برای رسیدن به یک هدف، حتی اگر موفق نشود.
به معنی ارزش
اهمیت یا بهای چیزی.
به معنی خوردن
مصرف غذا برای تغذیه.
به معنی نادانی
عدم دانش یا آگاهی درباره یک موضوع.
به معنی جاده
مسیر برای تردد وسایل نقلیه.
به معنی داوری کردن
عمل تصمیمگیری در مورد یک اختلاف یا پرونده قانونی.